ای تمام آرزوی ماندهی من برزمین
سبز روشن مینمایی از یسار و از یمین
ای شکفته گل به گل در باورو اندیشه ام
ای شمیم اطلسی و غنچههای یاسمین
ای تمام آرزوی ماندهی من برزمین
سبز روشن مینمایی از یسار و از یمین
ای شکفته گل به گل در باورو اندیشه ام
ای شمیم اطلسی و غنچههای یاسمین
این من واین بغض تنگ در گلو بشکسته ام
اربعین و یاد خورشید به خون آغشته ام
ای به قربانگاه عشق ازجان شیرین شسته دست
بانگاهت بازگرددهردخیل برضریحت بسته ام
گرچهای ماه نتابی تو به ویرانه من
یا نپاشی طبق نور به کاشانه من
گر چه در خانه چشمت دگران بنشستند
وتو تنها بنشستی به نهان خانه من
آتشت گرمیدلهای رقیبان من است
دود آه است که خیزد ز بلاخانه من
سرخوش از بزم حریفان به سرایت نرسید
حزن فریاد گلوگاه غریبانه من
مهربان بود خیالت وهمین ما رابس
دادمش پند ولی مینپذیرد دل دیوانه من
تعداد صفحات : 0